سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ادبیات - .: ماهنامه دانشجویی حضور :.


شاید مهمتر از شعر و الفاظ و صنایع و قالب های شعری، «موضوع شعر» یا «آرمان شاعر»  باشد . آنچه که واقعا موجب تفاوت بین شعرها می شود نیز همین «موضوع شعر» و نگاه شاعر به آن می باشد. 
معشوق‌ها، محبوب‌ها، مطلوب‌ها، ستوده‌ها، ایده‌آل‌ها و آرمان‌ها در عموم سبک‌های ادبی جهان، یا کاملاً زمینی‌اند و یا حداکثر ترکیبی‌اند از زمین و آسمان، مادیت و معنویت، جسم و روح، طبیعت و ماوراء طبیعت. از آثار اشیل و سوفکل در ادبیات باستانی یونان تا هومر و شکسپیر و گوته، تا آثار برجسته‌ی ادب ایرانی مثل ویس و رامین، وامق و عذرا، فرهاد و شیرین و لیلی و مجنون. عموم این ستوده‌ها یا کاملاً ابعاد مادی و خاکی دارند و به دلایل زیبایی‌های زمینی ستایش می‌شوند یا به نوعی در مناسبات زمینی و این جهانی، تعاریف خود را پیدا می‌کنند .
اما گونه‌ای از شعر وجود دارد که در آن‌، موضوع، «ستایش نور» است. حقیقتی ثابت، مجرد و یگانه. آنچه که در قاموس متأخرین با عنوان «ادب آیینی» از آن نام برده شده است. در ادب آیینی، شعر، نه مجال خاک‌بازی شاعر با الفاظ و صنایع، که فرصت افلاک‌نوردی او با  بال عاشقی است، عاشقی به درگاه آسمانی ترین ها.
این کوتاه، مجال بحث پیرامون «ادب آیینی» و بررسی نظرات مختلف در مورد آن نمی‌باشد. به یاری خدا در آینده به بررسی دقیق و جامع جریان ادب آیینی از آغاز تا به امروز و البته از نگاهی نو – و شاید متفاوت از آنچه تاکنون بوده – خواهیم پرداخت.
آنچه در بالا آمد، توضیحی بود برای آنچه در ادامه می‌خوانید. به بهانه‌ی موسم عاشقی به درگاه شعور سرخ و حماسه‌ی عرفانی عاشورا، صفحه‌ی شعر این شماره را به گزیده‌ای از اشعار عاشورایی اختصاص دادیم.

ادامه مطلب...


نویسنده :« سردبیر » ساعت 10:0 صبح روز پنج شنبه 86 دی 20


*استاد علیرضا قزوه

ادامه مطلب...


نویسنده :« سردبیر » ساعت 10:0 صبح روز پنج شنبه 86 دی 20


*سارا عرفانی

 

یکدفعه در اتاقش را باز کرد. پرید تو و در حالیکه می خندید، با صدای بلند گفت: «آخ جون! فردا تعطیله. بابا گفت صبح زود با خاله اینا  می ریم اسکی.» چند لحظه همه جا را خوب نگاه کرد. کسی را ندید. به طرف تخت رفت. پتو را کنار زد. پارسا بلند شد و نشست. گفت: «در زدن خیلی راحته ها!» پانته آ با چشم، به چراغ قوه موبایل پارسا که روشن بود اشاره کرد و گفت: «دوباره زیر پتو چیکار می کنی؟» خم شد و پشت تخت را نگاه کرد. زیر لب گفت: «بذار ببینم اینجا چی داری!»

ادامه مطلب...


نویسنده :« سردبیر » ساعت 7:0 صبح روز شنبه 86 آبان 12


قیصر امینپور معروف بود به اینکه از مصاحبه گریزان است. اما رسانهها مگر میتوانستند از نام او بگذرند؟
شاعر «تنفس صبح»، روزی «در کوچهی آفتاب»، مقابل «آینههای ناگهان» نشست و دید که «گلها همه آفتابگردانند». او این اواخر «دستور زبان عشق» را سرود و . . .
روز سهشنبه هشتم آبان، دوباره رسانهها به سراغ او رفتند. اما این بار، نه برای مصاحبه که برای سوگواری. و این عادت روزگار است . . .

ادامه مطلب...


نویسنده :« سردبیر » ساعت 7:0 صبح روز پنج شنبه 86 آبان 10


غزل را غزال وحشی دشتستان ادب نامیده اند(*). وچه تعبیر کاملی. که غزل آمیزه ای از زیبایی و ظرافت و تیزپایی است.

صحبت از غزل، صحبت از یک قالب شعری با مختصات ویژه اش نیست. صحبت از روحی است که در کالبد آدمیانِ این دیار جاری است و وقتی به قالب شعر در می آید، نتیجه ای جز غزل ندارد.

اگرچه قالب های شعری بسیاری در تاریخ ادب ایران به وجود آمده و ازمیان رفته است اما این غزال غزل بوده که هزار سال پابه پای ادب ایران آمده است.

ادامه مطلب...


نویسنده :« سردبیر » ساعت 7:0 صبح روز دوشنبه 86 مهر 16


چند غزل از غزل‌سرایان ایرانی

ادامه مطلب...


نویسنده :« سردبیر » ساعت 10:0 صبح روز یکشنبه 86 مهر 15


چند غزل از غزل‌سرایان ایرانی

ادامه مطلب...


نویسنده :« سردبیر » ساعت 10:0 صبح روز یکشنبه 86 مهر 15

<      1   2